پژواک های بی نهایت، آلبوم 9 آهنگی توسط رپر و مدیر موسیقی Eclipse Nkasi، داستان لئو را دنبال می کند که در جستجوی یافتن “صدای جدیدی است که مردم را در فرهنگ ها و پیشینه ها متحد می کند.” آهنگها وسوسهانگیز هستند و در عین حال بازتاب نوع آهنگ مضمونی است که ممکن است همراه با تلنگر با عنوان Lost Lovers باشد.
ولی پژواک های بی نهایت حتی آلبومی نیست که توسط یک انسان ساخته شده باشد. پس از سه روز کار با چندین ابزار هوش مصنوعی، رپر آهنگ ها را زنده کرد.
چگونه همه چیز شروع شد
زمانی که هوش مصنوعی هنوز محبوبیت نداشت، نه به معنای رایج امروزی، بلکه واقعاً به معنای واقعی، Eclipse، که رئیس تبلیغات در لیبل ضبط، Chocolate City بود، در همه جا حضور داشت. او روی برخی از آهنگهای ستارههای آن دوره گذشته در صحنه موسیقی محله پسران نیجریه کار کرده بود. دی جی جیمی جت و MI آباگا.
او در سال 2012 یک قرارداد رکورد امضا کرد و بعداً کتابی با عنوان نوشت بدون برنج در روز یکشنبه. هنگامی که رسانه های اجتماعی منفجر شدند، او به نوازندگان کمک کرد آهنگ های خود را در اینترنت و خارج از اینترنت تبلیغ کنند. اکنون او اولین آلبوم afrobeats تولید شده توسط هوش مصنوعی را ایجاد کرده است.
من یک سفر شخصی برای کاوش در فناوری انجام دادم. من بیشتر به تلاقی خلاقیت و فناوری علاقه مند می شدم
Eclipse Nkasi در اولین حمله خود به دنیای فناوری
او چند سال گذشته را صرف کشف ابزارهای اصلی هوش مصنوعی و مشتقات آن کرد – ابزارهای هوش مصنوعی که از مهندسی استراتژیک سایر ابزارهای هوش مصنوعی به دست آمده اند. در پایان سال 2022، زمانی که ChatGPT در آفریقا محبوبیت بیشتری پیدا کرد، Eclipse آماده بود تا از مرزها عبور کند.
ایده هوش مصنوعی چیزی بود که برای من جالب بود و من به نوعی آن را به عنوان یک ماموریت شخصی تبدیل کردم که واقعا ابزارها را کشف کنم، تا جایی که می توانستم پیدا کنم، ویدیوها را مرور کنم، ابزارهای آزمایشی را مرور کنم، و این چیزها به من چسبید. ” او گفت.
در آن مرحله، او برای تغییری که هوش مصنوعی در صنعت خلاق ایجاد می کرد، آماده بود. اما در محافل موسیقی سنتی، به راحتی به عنوان روندی که می گذشت کنار گذاشته شد. این کار را نکرد. در چند ماه گذشته، برترین برندهای ضبط موسیقی، از جمله سونی و یونیورسال موزیک، تلاش کرده اند تا نحوه استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید موسیقی را متوقف کنند.
کاورهایی از قطعات کلاسیک وجود داشته است که شبیه سایر نوازندگان به روشهای تقریباً غیر قابل تشخیصی خوانده میشوند. ما یک ویژگی اصلی را دیده ایم قلب در آستین منتوسط «Drake and TheWeeknd» که توسط هوش مصنوعی تولید شده است. و فقط این هفته، Spotify گفت هزاران آهنگ تولید شده توسط هوش مصنوعی را از پلتفرم خود حذف کرده بود.
«احساس میکردم و میگفتم که دنیا تغییر کرده است.» کسوف گفت. “اما مردم دیر متوجه آن شدند. و من فکر میکنم که موسیقیدانان شاید مغرور بودند که فکر نمیکردند که این امکان وجود دارد که هوش مصنوعی چیزی تولید کند که مسلماً از خلقت انسان قابل تشخیص نیست. من همه پاسخ ها را نداشتم، اما فکر می کردم امکان پذیر است.»
وقتی در سال 2019 شخصی، سازندگان کهنه کار موسیقی که طلوع و سقوط ستارهها را دیده است، میگویند که هوش مصنوعی فقط یک مرحله بود، وزن زیادی داشت زیرا ویژگیهای مشخصه کار، دورههای هنری را تحلیل کرده است. هنر همیشه در مورد مراحل و روندها بوده است. اما این هوش مصنوعی است که می تواند با روندهای جدید سازگار شود. چیزی که این شرکتها نمیدانستند، اما به نظر میرسد رویدادهای این روزها به آن هشدار میدهند، این است که ظهور هوش مصنوعی تازه شروع شده بود.
به همان اندازه، آنها استدلال کردند که محتوای حاصل از هوش مصنوعی به اندازه محتوای انسانی خوب و جسورانه نخواهد بود. گفتند فاقد روح است. افسوس! پژواک های بی نهایت چیزی جز روح نیست
زمانی که به کار روی پروژه فکر کردم، گفتم میدانید چیست، ما چند پارامتر را تعیین میکنیم و آزمایش میکنیم که چه چیزی امکانپذیر است. و واضح است که نمیدانستم در حین حرکت چه انتظاری دارم. ما آن را مورد انتقاد قرار دادیم، «آزمایش یوورکا».
کسوف نکاسی
ما این پارامتر را به خود دادیم که آلبوم را در سه روز تحویل دهیم و بیش از 500 دلار برای ابزارهای هوش مصنوعی خرج نکنیم. و برای هر کسی که در زمینه موسیقی کار می کند، 500 دلار در مقایسه با میانگین پولی که ما برای ساخت یک آلبوم نیاز داریم چیزی نیست و شما قطعا حداقل به سه ماه زمان نیاز خواهید داشت. ما این کار را در سه روز انجام دادیم.» او گفت.
او با تیم، بیشتر با ChatGPT و Sound Raw کار کرد.
من به آن گفتم که میخواهم آن را یک هیپهاپ تحت تأثیر آفروبیت، با کمی سالن رقص بسازم. در این زمان، داشتم پروژه ای را بر اساس نوع موسیقی که خودم به عنوان یک هنرمند خواهم ساخت، توصیف می کردم. من از ChatGPT خواستم تا مفهوم را یادداشت کند. منطقی بود. ما در حال تست گفتار، ترانه سرایی، تولید موسیقی و همه اینها بودیم. ما لیست آهنگ خود را ایجاد کردیم و واقعاً شروع به کار کردیم. او گفت.
هوش مصنوعی آهنگ را نوشت و سپس Eclipse Nkasi مجبور شد حداقل مهندسی را القا کند تا کار را با هم ترکیب کند و به آن کمک کند تا حس بیشتری پیدا کند، مانند جابجایی بیت سوم به بیت اول در اینجا، مقداری بازآرایی در آنجا، و ترکیب کار برای هوش مصنوعی ها با هم. برخی از خطوط را کوتاه کرد، برخی دیگر را دراز کرد. سپس مجبور شد کار طاقت فرسا آموزش هوش مصنوعی ملودی آهنگ ها را انجام دهد.
“این یک امتحان است. این ما می گوییم “چه می توان کرد؟” و بنابراین ما موسیقی قابل شنیدن ایجاد کردیم. به عنوان یک پروژه لذت بخش است. شاید بهترین کار من نباشد، اما میفروشد.» Eclipse Nkasi گفت.
استدلالی جدید برای مدیران موسیقی
اکنون بحث در صحنه موسیقی بیشتر به سمت استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی متمایل شده است. پیش از این، اگر هوش مصنوعی بتواند خلاق باشد، بیشتر مطرح بود زیرا ایجاد آن کم و بیش بازسازی چیزی است که در اینترنت آموخته بود.
«اگر کسی در روزهای ابتدایی خود سعی میکرد موسیقی بنویسد، شبیه موسیقیای بود که برای شنیدن استفاده میکرد. انسان ها همیشه اطلاعات را بر اساس زمینه موجود پردازش می کنند. کسوف گفت.
اما او اذعان میکند که در مورد نحوه برخورد با این واقعیت که از آهنگهای نوازندگان برای آموزش هوش مصنوعی بدون اطلاع هنرمند استفاده شده است، یک دوگانگی وجود دارد.
زمانی که هوش مصنوعی شروع به ایجاد اختلال در صحنه خلاقانه کرد، چه نویسندگان و چه هنرمندان، با کمی دردسر ادامه یافت، تا حدی به این دلیل که آن صحنه ها جیب عمیقی برای مبارزه با اختلال ندارند. اما یونیورسال، وارنر و سونی موزیک به اندازه شرکت های فناوری با ارتش متخصصان حقوقی خود بزرگ هستند.
اما Eclipse معتقد است که استفاده اخلاقی از ابزارهای هوش مصنوعی جایی است که خط کشی می شود.
«تولید صدای کانیه آشکارا اشتباه است. این کشش دارد. اما در روشی که من از آن استفاده کردهام.» او گفت که این مرز جدید است. B اما او هشدار می دهد که از نظر نحوه استفاده از آن، “من فکر نمی کنم این چیزی باشد که واقعاً قرار است اتفاق بیفتد.”
“هوش مصنوعی به گونه ای ساخته نشده است که تأثیر انسان را از بین ببرد، بلکه آن را در خود جای دهد. این نظر من است.» او اضافه کرد.
در چند ماه گذشته، نوازندگان استادان خود را میفروشند. در ژانویه، جاستین بیبر خود را به مبلغ 200 میلیون دلار به شرکت سرمایه گذاری Hipgnosis Songs Capital فروخت. سال گذشته، جاستین تیمبرلیک کل کاتالوگ خود را به قیمت 100 میلیون دلار به همان شرکت فروخت.
برای Eclipse، این نشان دهنده یک تغییر رو به رشد در صنعت است. “این به شدت مدل کسب و کار آنها را برای خرید کاتالوگ و استادان مختل می کند.”
«امکان داستان سرایی اکنون نامحدود است. اگر ما از هوش مصنوعی به صورت اخلاقی استفاده کنیم و افراد محدود به محدودیتهای خود نباشند، میتوانند داستانهای بهتری را بیان کنند. شاید، این ممکن است به اندازه فعلی برای صنعت موسیقی ارزشمند نباشد. اما زندگی همین است. زمان واقعاً همه چیز را تغییر می دهد.» او اضافه کرد.
توصیه او برای کسانی که به دنبال ساختن چیزی از این تولید موسیقی تجاری هستند این است که مقداری از تخم مرغ های خود را در سبد هوش مصنوعی قرار دهند. “شما نمی توانید همه را از توسعه هوش مصنوعی منع کنید.” او گفت
«مثل بهمنی است که شروع شده است. خیلی دست من نیست اما آنچه من امیدوار هستم این است که همانطور که نرم افزارهایی مانند FL Studio و Logic Pro را پیدا کردیم که به ما کمک کرد موسیقی را سریعتر بسازیم، فکر می کنم دوباره در حال تکامل است. من برای نسخه ای خوشحالم که این ابزارها شما را راهنمایی می کنند. آنها روند شما را سریعتر می کنند. آنها به نوعی شبیه کمک خلبان شما هستند. و نه لزوماً یک دکمه را فشار دهید و یک آلبوم کامل بیرون بیاید.» او تمام کرد.