مرکز فرهنگی هنگ کنگ، برای همه مقاصد، بسیار واقعی و بسیار مستقر در دنیای فیزیکی است. وقتی در 5 می در سمفونی متاورس شرکت کردم – شخصا! – هیچ هدست واقعیت مجازی (VR) برای تماشاگران در ورودی وجود نداشت، هیچ برنامه واقعیت افزوده (AR) برای تلفنهای هوشمند برای دانلود، و هیچ نسخه آنلاین سمفونی وجود نداشت.
شاید قبلاً با یکی از نسخههای متاورز آشنا باشید. ممکن است تعریف مورد توافقی وجود نداشته باشد، اما به طور کلی یک واقعیت مجازی را پیشنهاد می کند که در آن کاربران در دنیایی که توسط کامپیوتر تولید می شود تعامل دارند. طرفداران ارزهای رمزنگاری شده می گویند متاورس از طریق NFT، VR و بازی های مشابه Minecraft بیشتر را در بر می گیرد، در حالی که متای مارک زاکربرگ (مخفف متاورس) بر ایجاد فضاهای کاری و بازی های VR تمرکز دارد.
سمفونی متاورس هیچ کدام از موارد فوق نبود.
این رویداد در یک سالن فیزیکی با دو سوم پر بود. این شب با یک قطعه کاملاً نامرتبط (هر چند بسیار زیبا) درباره جنگ آغاز شد، با عنوان از طریق مه. سپس، جرارد سولانگا رهبر ارکستر روی صحنه حاضر شد تا توضیح دهد که سمفونی متاورس چیست و چگونه کار میکند: هنری چو، هنرمند دیجیتال، در حاشیه مینشیند و جلوههای بصری را روی صفحهای بزرگ پشت ارکستر میسازد تا با موسیقی همخوانی داشته باشد. چگونه… متا؟
ناگفته نماند که اولین موومان، با عنوان عصر دیجیتال، مقدار زیادی برای دلخواه باقی گذاشت. به تجسم هایی فکر کنید که یادآور Starfox 64 هستند، اما بدون گیم پلی سرگرم کننده یا دیالوگ. به نظر میرسد که جعبهها و خطوط در حال حرکت و از هم گسیختگی اساساً به استعارهای که در دست است مربوط نمیشود: تلفنها در حال لرزش هستند و افراد دیوانهوار برنامهها را روی تلفنهای خود تغییر میدهند.
جنبش دو عنوان شد فیبر نوری. در اینجا، چیزی واقعاً متا رخ داد: یک تلفن همراه در بین تماشاگران آهنگی را با صدای بلند پخش کرد و صاحب آن نمی دانست چگونه برای مدت 45 ثانیه صدا را متوقف کند. که گفت فیبر نوری موسیقی خیلی بهتری داشت عصر دیجیتال، پسزمینهای قوی برای تصویری مرتبطتر فراهم میکند: دیوارهایی از خطوط سیاه و سفید که به طور مداوم از هم جدا میشوند و وقتی قطعه به اوج میرسد در رنگین کمانی رنگی به هم میخورد.
موومان سه سمفونی متاورس نامگذاری شد اینترنت اشیا، که صادقانه بگویم، عنوانی است که فقط خاطراتی از ارز رمزپایه شکست خورده IOTA (نامگذاری شده بر اساس کوچکترین حرف الفبای یونانی) را تداعی می کند. این جنبش حول صداهایی خارج از محدوده موسیقی سنتی متمرکز بود (هر کسی به خاطر دارد استمپ?)، از جمله بوق ماشین، روزنامه ها و منگنه ها. در همین لحظه بود که متوجه شدم نوازندگانی که می نوازند بسیار بیشتر از صفحه نمایش بزرگ پر از خطوط و جعبه ها مجذوب شدم.
حرکت نهایی، متاورس، هنر جنبشی را به خوبی یادآور برنامه های WinAmp یا iTunes از سال های گذشته است: روغن های رنگی در آب ریخته و به اطراف حرکت می کنند. وقتی نگاهی به تماشاچیان انداختم، من 15 نفر را در خواب عمیق شمردم – از جمله نامزدم.
در مجموع، با گوش دادن به یک شب در گوش دادن به ارکستر سمفونیک که قطعات تازه ساخته شده را اجرا می کند، سخت است که اشتباه کنید – من فقط کمی ناامید هستم که جنبه “متاور” انتظارات را برآورده نکرد.
نکته ای دارید؟ برای ما ارسال کنید پست الکترونیک یا پروتون میل. برای اطلاع از اخبار بیشتر، ما را دنبال کنید توییتر، اینستاگرام، آسمان آبی، و اخبار گوگل، یا مشترک ما شوید یوتیوب کانال