راهنمای شما: De-bank به چه معناست؟
در دنیای دائماً در حال تغییر امور مالی، واژه جدیدی به نام «دیبانکزدایی» در صنعت بانکداری موج میزند. این اتفاق بیشتر و بیشتر می شود و بر افراد و مشاغل تأثیر می گذارد. بنابراین، “دیبانک به چه معناست؟” چرا باید اهمیت بدی؟ امروز به این موضوع و موارد دیگر خواهیم پرداخت. به خواندن ادامه دهید تا بیشتر بدانید.
همچنین بخوانید: بریکس: افزایش تقاضا برای دلار آمریکا در بانک های خارجی
مؤسسات مالی از ارائه خدمات بانکی به برخی از مشتریان خودداری می کنند. به این می گویند «دیگر بانکی». این می تواند به معنای امتناع از باز کردن حساب های جدید یا بستن حساب های قدیمی باشد. دلایل زیادی برای تعطیلی بانک ها وجود دارد، اما بیشتر اوقات به دلیل استراتژی هایی برای مدیریت ریسک، مشکلات پیروی از قوانین یا نگرانی در مورد کسب درآمد است.
ظهور بانکداری زدایی
بانک زدایی روند جدیدی نیست، اما در چند سال اخیر رایج تر شده است. مدت هاست که بانک ها به دلایل مختلفی توانسته اند حساب های مشتریان را ببندند. اینها می تواند شامل ترس از تقلب، پولشویی، یا تامین مالی برای گروه های تروریستی باشد. مشتریانی که اطلاعات نادرست می دهند یا به کارمندان بانک بی ادبی می کنند نیز می توانند حساب خود را بسته کنند.
با این حال، چشم انداز تغییر کرده است. در اواخر دهه 2010، بانکها شروع به انجام بررسیهای منظم بر روی افراد دارای پول زیاد (HNWI) کردند. برای محافظت از اعتبار بانک، این جستجوها اغلب از ابزارهای آنلاین، ارائه دهندگان پایگاه داده و محققان خارجی استفاده می کنند. این رویه رشد کرده است و اکنون نه تنها افراد ثروتمند بلکه مشاغل کوچک و متوسط (SME) و حتی خیریه ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
روشی که بانک زدایی کار می کند
بانکزدایی معمولاً بدون هشدار انجام میشود و مشتریان را مجبور میکند تا راههای دیگری را برای بانکداری پیدا کنند. بانک معمولاً نامهای به مشتری میفرستد که حسابش در مدت زمان مشخصی، معمولاً 30 روز، دیگر فعال نخواهد شد. مردم اغلب دلایل مبهمی مانند «تحمل ریسک» یا «دیگر به نوع کسبوکار مشتری ارائه نمیدهند».
این واقعیت که بانک ها اغلب دلایل خاصی برای تصمیمات خود ارائه نمی دهند، به ویژه نگران کننده است. مشتریان نمی دانند چه اتفاقی می افتد، بنابراین نمی توانند با مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید مقابله کنند یا به دنبال کمک باشند. در برخی شرایط، بانک ها ممکن است دلایل خود را مخفی نگه دارند، اما بسیاری از بانک ها به هر حال این کار را انجام می دهند، حتی اگر مجبور نباشند.
بانک زدایی به چه معناست
عدم بانکداری می تواند اثرات بدی داشته باشد که برای مدت طولانی باقی می ماند. برای افراد، این می تواند به معنای از دست دادن دسترسی به خدمات مالی اساسی باشد که می تواند انجام تراکنش های روزانه، دریافت پول یا پرداخت قبوض را دشوار کند. عدم بانکداری می تواند برای مشاغل، به ویژه مشاغل کوچک و متوسط، وحشتناک باشد. اگر خدمات بانکی جدید به سرعت پیدا نشود، می تواند تجارت را به هم بزند، رشد را کند کند یا حتی باعث تعطیلی بانک شود.
عدم بانکداری نیز خطر بزرگی برای شهرت شما دارد. ممکن است افراد یا مشاغلی که از بانک خارج می شوند به عنوان افراد پرخطر یا عدم پیروی از قوانین در نظر گرفته شوند در حالی که اینطور نیست. به دلیل این انگ، گرفتن حساب های بانکی جدید یا تداوم مشارکت های تجاری دشوار است.
علل پشت سر عدم بانکداری
دلایل متعددی برای افزایش عدم بانکداری وجود دارد:
- رعایت مقررات: قوانین و مقررات بیشتر باعث شده است که بانک ها برای نگهداری حساب برخی از مشاغل، به ویژه آنهایی که پرخطر هستند، هزینه بیشتری داشته باشند.
- مدیریت ریسک: برای جلوگیری از از دست دادن پول یا آسیب رساندن به شهرت خود، بانک ها اغلب وام دادن به مشاغل را در صنایعی که آنها را پرخطر می دانند متوقف می کنند.
- نگرانی در مورد کسب درآمد: برخی از حسابها ممکن است بسته شوند، اگر پولی به بانک نرسانند، که بیشترین آسیب را به مشاغل کوچک وارد میکند.
- بانکها ممکن است روابط خود را با مشتریانی که فکر میکنند میتواند به اعتبار آنها لطمه بزند قطع کنند، حتی اگر درست نباشند. این یک خطر اعتبار است.
نمونه های دنیای واقعی از بانک زدایی
بانک زدایی فقط یک آزمایش فکری نیست. تأثیرات واقعی بر افراد و مشاغل واقعی دارد. بانک آمریکا حسابهای وزارتخانههای پیشرفته بومی را در سال 2023 بست. این یک موسسه خیریه در اوگاندا بود که به بیوهها و یتیمان کمک میکرد. این به این دلیل بود که “تحمل ریسک” بانک بسیار بالا بود، اما آنها دلیل خاصی ارائه نکردند.
به همین ترتیب، جی پی مورگان چیس تهدید کرد که کمیته ملی آزادی مذهبی (NCRF) را از حساب های بانکی خود در سال 2022 قطع خواهد کرد. این بانک بدون اخطار حساب تازه افتتاح شده را بست و بعداً قبل از اینکه آنها دوباره به فکر باز کردن حساب باشند، خواستار اطلاعات بیشتر در مورد اهداکنندگان و دیدگاه های سیاسی شد.
همچنین بخوانید: طرح CBDC بانک انگلستان: آیا بانک ها زنده خواهند ماند؟
نقش فناوری و داده
پیشرفتهای فناوری و تجزیه و تحلیل دادهها ارتباط زیادی با ظهور بانکزدایی دارند. اکنون بانک ها می توانند اطلاعات زیادی در مورد مشتریان خود به دست آورند که به آنها کمک می کند تا میزان ریسک پذیری آنها را دریابند. با این حال، وابستگی زیاد به داده ها می تواند بد باشد. داده های مورد استفاده در این ارزیابی ها ممکن است گم شده، قدیمی و یا حتی اشتباه باشد. این می تواند منجر به تصمیمات ناعادلانه برای تعطیلی بانک ها شود.
جدای از آن، استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتمهای یادگیری ماشین برای ارزیابی ریسک میتواند ناخواسته سوگیریها را تقویت کند یا منجر به تصمیمهایی شود که عمق و زمینه ندارند. این روش خودکار مدیریت ریسک می تواند منجر به تصمیماتی برای حذف بانک از مشتریان شود که منعکس کننده ریسک آنها نیست.
مفاهیم گسترده تر
بانک زدایی مسائل مهمی را در مورد شمول مالی و دریافت خدمات مورد نیاز مردم مطرح می کند. در دنیایی که روز به روز دیجیتالی تر می شود، داشتن یک حساب بانکی برای انجام تجارت مهم است. در نتیجه “بدون بانک” بودن، افراد یا مشاغل ممکن است مجبور شوند از سایر خدمات مالی استفاده کنند که گرانتر و ایمن تر هستند.
بانک زدایی همچنین می تواند باعث شود که برخی از صنایع یا دیدگاه های سیاسی کمتر رشد کنند. اگر بانک ها به طور مداوم مشتریان خود را از صنایع یا ایدئولوژی های خاص قطع کنند، می تواند باعث خودسانسوری مردم و کوچکتر شدن بازار ایده ها شود.
پاسخ رگولاتوری و چالش های قانونی
قانونگذاران و رگولاتورها به افزایش عدم بانکداری توجه کرده اند. مردم در تلاشند تا قوانینی را تصویب کنند که بانک ها را ملزم می کند نسبت به بستن شعب بازتر باشند. برخی از ایالت های آمریکا به تصویب قوانینی می اندیشند که رفتار متفاوت بانک ها با مشتریان را به دلیل دیدگاه های سیاسی یا تجارتی که اداره می کنند، غیرقانونی می کند.
اما این پاسخهای تنظیمکننده مشکلاتی دارد. بانکها میگویند که باید بتوانند ریسکهای خود را مدیریت کنند و قوانین بیش از حد میتواند انجام وظایف خود را برای آنها دشوارتر کند. همچنین یافتن راهی برای ایجاد تعادل بین نیاز به شمول مالی و نیاز به مدیریت ریسک بسیار مهم است.
گزینه ها و راه حل های دیگر
چند راه حل ممکن برای افرادی که این مشکل را دارند وجود دارد:
خدمات بانکداری جایگزین: بانک های آنلاین و شرکت های فین تک اغلب قوانین سخت گیرانه تری دارند و ممکن است تمایل بیشتری به کار با مشتریانی که در معرض خطر بیشتری هستند، داشته باشند.
- ارز دیجیتال: اگرچه ارزهای دیجیتال با خطراتی همراه است، اما میتواند به افرادی که از بانکها بسته شدهاند راه دیگری برای مدیریت پولشان بدهد.
- مشتریان ممکن است حق مراجعه به دادگاه را داشته باشند تا با تصمیمی مبنی بر حذف بانک خود مبارزه کنند، به خصوص اگر فکر کنند که این تصمیم غیرمنصفانه یا مغرضانه است.
- وکالت و آموزش: آگاهی بیشتر مردم از بانکزدایی و تأثیر آن بر مردم میتواند به بازتر و منصفانهتر شدن صنعت بانکداری کمک کند.
آینده بانکداری و شمول مالی
هنگامی که به آینده فکر می کنیم، واضح است که بانک زدایی همچنان یک مشکل بزرگ خواهد بود. بخش سخت، یافتن تعادل بین اطمینان از اینکه بانک ها می توانند ریسک را مدیریت کنند و اطمینان از دسترسی همه به خدمات مالی است.
یکی از راه حل های ممکن این است که ابزارهای ارزیابی ریسک پیچیده تر، در نظر گرفتن عوامل بیشتر و ارائه ارزیابی های دقیق تری بر اساس موقعیت باشد. اطمینان حاصل کنید که صنایع پرخطر به خدمات بانکی تخصصی دسترسی دارند که به درستی تحت نظارت و محافظت قرار می گیرند.
نتیجه گیری
مدیریت ریسک، پیروی از قوانین و اطمینان از اینکه همه به پول دسترسی دارند، همه کارهای سختی است که می توان آن را انجام داد. از آنجایی که هنوز بر افراد و کسب و کارها تأثیر می گذارد، باید در مورد چگونگی تأثیر آن بر ما صادق باشیم و برای یافتن پاسخ هایی که برای همه مفید باشد با هم همکاری کنیم. هرکسی و هر کسب و کاری باید در مورد شیوه های بانک زدایی و حقوق خود بداند. اگر از حساب بانکی خود اخراج می شوید، گزینه های دیگر را بررسی کنید. اگر فکر میکنید تصمیم غیرمنصفانه یا جانبدارانه بوده است، از صحبت کردن با یک وکیل نترسید. موفق باشید آنجا!