در روزهای اولیه، شور و شوق کریپتو با وعده حذف سیستم بانکی تقلبی از نیاز اساسی مردم به مبادله کالاها و وجوه تقویت شد. تا حدودی هنوز هم هست. اما همانطور که دارایی های دیجیتال بیشتر و بیشتر با یک بازار مالی بزرگتر در هم تنیده می شوند، این تنش به تدریج از بین می رود.
موج اخیر کمکهای مالی جزئی به موسسات شکست خورده مانند Silvergate Bank، Signature Bank و Silicon Valley Bank (SVB) هیچ نگرانی در میان جامعه ارزهای دیجیتال ایجاد نکرده است. علاوه بر این، سیستم فدرال رزرو ایالات متحده به عنوان یک نجات دهنده، حداقل در مورد سکه USD (USDC) صادرکننده دایره، که بخش قابل توجهی از ذخایر خود را در Signature Bank و SVB نگهداری می کرد.
اگر فدرال رزرو تصمیم می گرفت اجازه دهد بانک ها شکست بخورند، احتمالا شاهد افت شدید دیگری در بازار ارزهای دیجیتال بودیم و نه رونق مجدد خوش بینانه دو هفته گذشته.
آیا این بدان معناست که صنعت کریپتو به نقطهای رسیده است که به شدت به بانکداری سنتی وابسته است و دیگر نمیتواند خود را به عنوان یک جایگزین مطرح کند؟ آیا این نوع ارتباط برای دارایی های دیجیتال مطلوب است یا این صنعت باید فاصله ای از امور مالی سنتی (TradFi) ایجاد کند؟
آیا این یک کمک مالی بود؟
از نظر فنی، SVB و Signature هر دو نجات یافتند، اما اقتصاددانان تفاوت عمده بین راه حل فعلی و اقدامات دولت ایالات متحده در طول بحران اقتصادی در سال 2008 را برجسته می کنند.
“در طول [2008] به گفته جانت یلن، وزیر خزانه داری، در بحران مالی، سرمایه گذاران و صاحبان بانک های بزرگ سیستماتیک نجات یافتند. توضیح داداما این بار این سپردهگذاران بودند که از صندوق بیمه سپردهها که توسط بانکها تامین میشد، حمایت کردند، نه مالیات دهندگان.
شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) عملاً تمام سپردهها را در هر دو بانک فراتر از حد معمول 250000 دلار در هر حساب تضمین کرده است. با این حال، تنها به دلیل حمایت FDIC بود که Circle توانست کل سپرده 3.3 میلیارد دلاری را از SVB برداشت کند و USDC را از depegging بیشتر نجات دهد.
اخیر: سازمان های اجرایی ایالات متحده در حال افزایش داغ جرایم مرتبط با رمزنگاری هستند
با این حال، آیا چیزی عجیب در مورد صنعتی با پیشینه قوی ضد نظام و حتی ضد فدرال رزرو وجود ندارد که حمایت فدرال را بدیهی بداند، اگر به طور آشکار از آن حمایت نکند؟
شاید نه، زیرا هیچ سخنران کوین تلگراف دست به کار نشده است تا تناقضات اخلاقی را در اینجا ببیند. دانیل چونگ، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران هارپی، توضیح داد: بین جامعه رمزنگاری و جامعه استارت آپی همپوشانی وجود دارد، بنابراین طبیعتاً حمایت های زیادی از کمک های مالی بانکی صورت گرفته است:
من شخصاً در اینجا ناهماهنگی نمی بینم: شما می توانید یک شکاک TradFi باشید و همچنان طرفدار این باشید که استارتاپ ها راهی برای ادامه فعالیت و پرداخت حقوق و دستمزد داشته باشند. ما برای اثبات اینکه DeFi یک سیستم مالی قابل دوام است، نیازی به هزاران کارمند نداریم که چک حقوقی ندارند.
اگرچه دیانای جامعه ارز دیجیتال با کمک مالی مخالفت میکند، تونی پتروف، مدیر ارشد حقوقی پلتفرم مدیریت ریسک سامساب، به کوینتلگراف گفت که گاهی اوقات، تلاش برای نجات نهادهای ارزشمند در مرز کریپتو و فیات بسیار مهم است. به ویژه با توجه به کمبود آشکار چنین مؤسساتی.
البته، کمکهای مالی نه تنها در جامعه کریپتو مفهومی منفی پیدا کرده است. در برخی موارد، کمک مالی به نظر می رسد که مدیران میلیاردر در ازای تصمیمات نادرست خود، کمک های مالی توسط مالیات دهندگان دریافت می کنند. فلسفه «بسیار بزرگ برای شکست خوردن» کمک به بانکهای کاملاً ناکارآمد و بدحکومت است تا در جایی که هستند باقی بمانند، حتی اگر ارزش واقعی برای جامعهای که در آن وجود دارند ارائه نکنند. اما، پتروف ادامه داد، به سختی می توان انکار کرد که آنچه برای SVB، Silvergate و Signature اتفاق افتاد، نمونه بارز سوءمدیریت صرفاً در سمت مدیران بانک ها نبود.
به هر حال، آنها روی اسکناسهای دولتی سرمایهگذاری کردند، نه در برخی از سکههای دیجیتالی که ارزش آنها حتی در یک روز به سختی قابل پیشبینی است. با ملایمت این موضوع می توان ادعا کرد که بخشی از تقصیر عواقب آن باید متوجه دولت آمریکا باشد.
آیا واقعاً کریپتو مقصر است؟
احمد اسماعیل، مدیر عامل تجمیع کننده نقدینگی Fluid، به کوین تلگراف گفت، اگرچه وحشت در بین سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال به دنبال افتضاح FTX در کاهش سپرده های رمزنگاری بانک نقش داشت، اما مشکلات Signature بسیار ریشه دارتر بود.
این بانک به مجموعهای از مشتریان، از جمله گروهی از استارتآپها و سرمایهگذارانشان خدمات ارائه میکرد. اسماعیل گفت که هدف آن رشد سریع بدون ایجاد تنوع کافی در کسب و کار یا مشتریان خود است:
«درست است، کسبوکارهایی که با چنین حلقههای فشرده مشتری سروکار دارند، همیشه با خطر تجربه یک اثر دومینو روبرو هستند.»
پتروف همچنین این فرضیه را قبول نمی کند که ارزهای دیجیتال مقصر سقوط بانک ها هستند. او در صحبت با کوین تلگراف، مشکل مشترک Silvergate و SVB را برجسته کرد، که از قضا ایمان آنها به خزانهداری ایالات متحده بود. با افزایش نرخهای بهره، فدرال رزرو به طور طبیعی ارزش آن را کاهش داد و آشفتگی همزمان در SVB باعث رکود بانکی شد.
برخی معتقدند که این خود صنعت کریپتو است که ثبات مالی آن به دلیل ارتباط متقابل با سیستم بانکی تضعیف می شود: به طور خاص، محدودیت های شدید این ارتباط. چانگ ادعا کرد که بازار کریپتو به گوشه ای از سیستم بانکداری سنتی تبدیل شده است.
حتی قبل از فروپاشی Signature، SVB و Silvergate، تنها تعداد انگشت شماری از نهادها مایل به بانکداری شرکتهای رمزنگاری بودند. برای یک شرکت رمزنگاری غیرممکن است که دارایی های خود را در بسیاری از مؤسسات مختلف متنوع کند، زیرا 20 بانک وجود ندارد که آن را داشته باشند:
“این ایده که “کریپتو برای بانکداری بسیار خطرناک است” به یک پیشگویی خود تحقق تبدیل شده است. معدود مؤسساتی که مایل به بانکداری با شرکتهای ارز دیجیتال هستند، با تقاضای بسیار بالایی از بازاری مواجه هستند که جای دیگری برای رفتن ندارد. آنها بهطور پیشفرض به «بانکهای رمزنگاری» تبدیل میشوند و تمام ریسکهای ذاتی این بازارهای پرشتاب در چند مؤسسه متمرکز میشوند.»
چه چیز باید انجام شود؟
صنعت کریپتو برای فرار از خطرات ناگهانی اتکا به بانک ها چه کاری می تواند انجام دهد؟ زیاد نیست. تناقض آشکار است: ارزهای دیجیتال اگر به نحوی به ابزار اصلی مبادله و انباشت تبدیل شوند، نیازی به بانکها نخواهند داشت، اما تنها راه برای رسیدن به این نقطه آرمانشهری، تعویض آنها با پول فیات است. از نظر پتروف، به دلیل این تقاضای مبادله، ساختن حصار در برابر TradFi یک ایده غیرقابل تصور به نظر می رسد.
او توضیح داد که دنیای مستقل کریپتو یک وعده آزادیخواهانه بزرگ است، اما چیزی بیشتر نیست، «در پسزمینه سقوط سه بانک بزرگ دوستدار رمزنگاری، ما شاهد افزایش قیمت بیتکوین برای بیش از ۸۰۰۰ دلار در ۱۰ روز بودیم. این شواهدی است که نشان می دهد بین فیات و کریپتو فاصله وجود ندارد: آنها به عنوان مدار وریدی و مدار شریانی در ارگانیسم انسان با هم ارتباط برقرار می کنند.
الیور چاپمن، مدیر عامل متخصصان زنجیره تامین OCI، همچنین نمیداند که رمزارز چگونه میتواند از TradFi فرار کند. او به کوین تلگراف گفت در مجموع، این TradFi است که برای حمایت از بانکی که برای صنعت کریپتو حیاتی بود، وارد عمل شده است.
چاپمن گفت: صنعت کریپتو ممکن است از TradFi فاصله بگیرد یا نکند، اما اگر این کار را انجام دهد، یا کوچک و بی اهمیت خواهد بود یا یک خطر سیستماتیک خواهد بود، و اظهار داشت: “مالی یا مهم است یا ما به غارها برمی گردیم. و چه این امور مالی سنتی باشد، چه رمزنگاری یا ترکیبی، زمانی که همه چیز اشتباه می شود، یک بحران سیستماتیک که می تواند یک رکود فاجعه بار جهانی را تسریع کند، همچنان یک خطر است.
اخیراً: مونتانا در صورت تصویب لایحه ماینینگ طرفدار کریپتو چه سود خواهد برد
اسماعیل اظهار داشت: اقتصاد کریپتو میتواند بدون درگیری مستقیم با بانکها و موسسات مالی سنتی مشابه به بهبود عملکرد خود ادامه دهد. در حال حاضر با حذف واسطههای هزینهبر، امور مالی را در دسترستر و بهینهتر کرده است. علاوه بر این، استفاده از رمزنگاری و قراردادهای هوشمند در امور مالی غیرمتمرکز، امنیت سیستم را بدون به خطر انداختن کارایی افزایش داده است. اسماعیل گفت اما هیچ چیز اجتناب ناپذیری در مورد تضاد بین این دو سیستم وجود ندارد.
من نمیدانم که چرا امور مالی سنتی و اقتصاد کریپتو باید در مقابل یکدیگر قرار گیرند. هر دو می توانند بدون هزینه دیگری با هم زندگی کنند.»
چونگ این اعتقاد را بدیهی نمی داند. به نظر او، ما شاهد حرکت ارزش زیادی در زنجیره خواهیم بود که دقیقاً در نتیجه چنین فروپاشیهایی در سیستم مالی سنتی است. سوال این است که آیا بازار کریپتو، با موج سقوط ویرانگر خود در سال 2022، آماده است تا به عنوان جایگزینی امن برای بانک ها عمل کند؟ به منظور جایگزینی برای TradFi، جامعه کریپتو باید استانداردهایی را برای نحوه مدیریت دارایی های شرکت ارائه دهد.
چونگ افزود: «در محیط کنونی، شما باید یک مهندس بومی رمزارز باشید تا شانس ایمن نگه داشتن دارایی های بلاک چین خود را داشته باشید. این مقیاس پذیر نیست.»